شماره پنج: مدرسه

سال‌ های بر باد رفته پشت نیمکت‌ های پوسیده

روزِ اول لاله‌ ای خواهم کشید سرخ، بر تخته سیاه مدرسه

 

پاره‌ای از بخش چتر/ فصل سوم/ در باب برخورد از نوع جامعه‌ شناسی

هر سال که به ماه مهر نزدیک می‌ شویم یکی از مهم‌ ترین چیزهایی که در ذهن ما نقش می‌ بندد مدرسه است. خاطرات بد و خوب آن را در ذهن مرور کرده و گاه به این فکر می‌ کنیم که چه خوب دیگر به مدرسه نمی‌ رویم. واقعیت این است که شاید برای خیلی از ما که در این جامعه درس خوانده‌ ایم، مدرسه رفتن یکی از بزرگ ترین عذاب‌ های زندگی‌مان به‌ شمار رود. روزهای اول مدرسه، پس از تعطیلات طولانی مدت تابستان، روزهای بعد از عید نوروز و از همه بدتر شنبه‌ ها غیر قابل تحمل‌ ترین لحظات برای مدرسه رفتن بود. اما تا به‌ حال از خودمان پرسیده‌ ایم به‌ چه علت مدرسه‌ رفتن برای ما عذاب‌ آور بود؟ چرا همیشه خانه‌ مان را به مدرسه رفتن ترجیح می‌ دادیم؟

نظام آموزش و پرورش

واقعیت این‌ است که نظام آموزشی ایران یک‌ نواخت و غیر قابل انعطاف است. اگرچه در طول سالیان گذشته، نظام آموزشی تغییرات ساختاری زیادی به‌ خود دیده اما در باطن تغییر چندانی رخ نداده است. نظام آموزشی ایران کماکان مبتنی بر رقابت است. رقابت و کسب نمرات بالاتر به منزله استعدادهای درخشان که نشانی از موفقیت دانش‌ آموز محسوب می‌ شود. استعداد و خلاقیت معمولا فدای غولی به نام امتحان می‌ شود.

ادامه مطلب را در بهروان شماره پنجم مدرسه بخوانید.

خرید از سایت: behravanmag.com
نسخه الکترونیکی: jaaardotcom
خرید حضوری: پیشخوان دکه‌ ها و کیوسک‌ های روزنامه‌ فروشی و کتاب‌ فروشی‌ های نشر چشمه

جهت دریافت مشاوره آنلاین از اپلیکیشن فارگو اینجا کلیک کنید.

نویسنده: نوید عابدین‌ پور

برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن