قاصدک

رابطه‌ ی بین روانشناسی ‌مثبت و امید

چگونه انسان مدرن با تکیه بر آمیزه‌ های روانشناسی، امید را چاشنی راه خود قراد داده است؟

علم روانشناسی تنها مبتنی بر درمان نیست بلکه شناخت و شکوفایی استعداد ها نیز جنبه‌ ای دیگر از این علم نا منتها می‌ باشد. از این رو رابطه‌ ی بین روانشناسی ‌مثبت و امید در جهت ساختن زندگی بهتر به این علم اضافه‌ شد.

هر آنچه امروزه در انواع نظریه‌ های روانشناسی مثبت در زمینه‌ های امید، شادکامی، خوش‌ بینی، رضایت‌ مندی، سعادت و… می‌ بینیم، پدیده‌ ها و مفاهیم نو ظهوری نیستند و از ابتدای پیدایش دانش بشری مورد بحث و چالش‌ های بسیار قرار داشته‌ است. بشر از زمانی که خود را مشاهده کرد، روان خود را پیرو کشف چیستی و ماهیت وجود خود، مورد کاوش قرار داده است.

امید انتظار و نگرشی‌ است مثبت به آینده؛ به‌ مانند سپری‌ بین رویدادهای استرس‌ زای زندگی و سلامت جسمی، روانی و رفتاری قرار می‌ گیرد. امید ظرفیت ذهنی مثبت است، در برداشتن این حالت ذهنی ضروری است چرا که درموقعیت‌ های مشکل باعث جلو راندن فرد شده و سازگاری و سلامت جسمی و روانی را به ‌ارمغان می‌ آورد.

اجزای تشکیل دهنده امید

اهداف، تفکر راهبردی و تفکر عاملی، هر سه از اجزای تشکیل دهنده امید هستند.

تفکر راهبردی به‌ مانند هیجانی‌ است که به فرد اجازه می‌ دهد عقاید و تفکرات خود را در راه رسیدن به ‌اهداف آینده و درگذر موقعیت‌ های چالش‌ انگیز حفظ کند. (توان فرد در خلق راه‌ های معقول)

تفکر عاملی به انگیزه و انرژی فرد که باعث هدایت به سمت حرکت و حفظ حرکت در جهت رسیدن به اهداف، اشاره دارد.

تفکر راهبردی و تفکر عاملی رابطه‌ی متقابلی با هم دارند و هر یک به‌ تنهایی برای پیشبرد اهداف کافی نیستند.

در حقیقت امید درمانی به درمان‌ جویان کمک‌ می‌ کند اهداف خود را به‌ روشنی برگزینند، راه‌ ها و گذرگاه‌ های متعددی را بسازند و با راه‌ اندازی انگیزه لازم برای قدم گذاشتن در مسیرهای پیش‌ رو به ‌حرکت ادامه دهند. آدمی در صورت نبود غذا بیست روز زنده خواهد ماند، بدون آب دو روز، بدون اکسیژن چند دقیقه اما بدون امید لحظه‌ ای دوام نخواهد آورد. امید به زندگی بالاترین انگیزه برای ادامه حیات است. نا امیدی پیروی مواجهه با شکست به‌ دلیل درک نادرست ما از پیشرفت است. عملکرد بسیار عالی اطرافیان ما بی‌ ارتباط با شکست‌ های آن‌ ها نیست.

تحمل رنج در فرهنگ امروزه کمرنگ شده است و نه‌ تنها برای ما شادی به‌ ارمغان ندارد، بلکه باعث شکنندگی عاطفی می‌ شود.رابطه‌ ی بین روانشناسی ‌مثبت و امید از این جهت حائز اهمیت است که زندگی در تعامل با امید معنا پیدا کرده و سبب افزایش شادی، رضایت از زندگی، عواطف مثبت و کاهش افسردگی می‌ شود.

از دید نیچه عشق به سرنوشت یعنی تمام زندگی و تجربه‌ ها، تمام فراز و نشیب‌ ها ،معناها و پوچی‌ ها را بی قید و شرط پذیرا باشیم. مارتین سیلیگمن نیز احساس خوشبختی را به‌ مانند دارویی می‌ داند که شاید طول عمر آدمی را بین هشت تا نه سال افزایش دهد.

جهت دریافت مجله های روانشناسی بهروان اینجا کلیک کنید.

برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن