مدال یا حلقه؟
پارهای از بخش نهم – آدرنالین – در باب روانشناسی ورزشی
نویسنده: رضا علیپور
مثلثهای عشقی همیشه به نتایج فاجعه باری ختم میشوند، حتی در سریالهای ترکیهای و کرهای و کلمبیایی، چه برسد به فیلم کلاسیک، کالت و شاهکاری مثل کازابلانکا. هر جور هم که حساب کنیم، در پایان فیلم، بعد از پرواز هواپیما، ریک که عشقش را با رقیب راهی کرده است، تصمیم میگیرد دوستی خوبی را با افسرِ رشوهبگیر آغاز کند! خب ارتباط این بحث با ورزش چیست؟ ربطش این است که اگر یک سَرِ ماجرا خانم زیبا و دوست داشتنی یا آقای خوش تیپ و جذاب و سَرِ دیگر ماجرا مدال المپیک باشد، تکلیف چیست؟
حقیقت این است که برقرار کردن تعادل در این مبحث، حقیقتاً کار دشواری است. باید ببینیم که اگر عاشق ورزش و موفقیت و کسب افتخار در ورزش هستیم، آیا می توانیم یک معشوق زمینی هم داشته باشیم؟ سن قهرمانی در ورزش با سن عاشق شدن به طرزِ دردناکی یکسان هستند و معمولاً با هم اتفاق میافتند. این که گفته میشود که عشق انسان را به کمال میرساند و به زندگی انسان معنا میدهد، حرفِ درستی است، اما اگر دو تا عشق با هم گریبان کسی را گرفت، تکلیف چیست؟ کدامشان انسان را به کمال میرساند و به زندگی معنا میدهد؟
ورزش قهرمانی، ملزوماتی را به همراه خود دارد که اگر انتخابش کنید، بیتعارف باید از عشقِ زمینیتان دست بکشید مگر اینکه عشق زمینیتان خیلی آدم عجیبی باشد و بتواند با شرایط شما کنار بیاید! مسافرتهای متوالی، اردوهای بلند مدت، استرس، حاشیههای شهرت، مدیریت مالی، برنامهریزی برای تداوم موفقیت، آسیبدیدگیها و مصدومیتها، تقسیم انرژی، رژیمهای سخت غذایی، مدیریت فضای مجازی و …. بخشی از حاشیههای ورزش قهرمانی هستند که مَجالی برای تماشای غروب آفتاب و رفتن به کافیشاپ و خوردن براونی همراه با اسپرسو به همراه معشوق را به ورزشکار نمیدهند چون…
ادامه مطلب را در بهروان شماره چهارم (عشق) بخوانید.
خرید از سایت: behravanmag.com
نسخه الکترونیکی: jaaardotcom
خرید حضوری: پیشخوان دکهها و کیوسکهای روزنامهفروشی و کتابفروشیهای نشرِ چشمه